عمق بازار، مانعی بر سر راه تحلیل
با هلیکوپتر بر فراز ورزشگاه آزادی پرواز میکنیم. ورزشگاه کاملا خالی است. تنها یک نفر درست در مرکز زمین ایستاده. او میخواهد کجا برود؟ هیچکس نمیداند: شاید از ورزشگاه خارج شود و به سمت مترو برود. شاید به کنار زمین برود و بدود. شاید روی زمین بنشیند و به آسمان نگاه کند.
روز بعد دوباره به آسمان ورزشگاه باز میگردیم. در حالی که 80 هزار تماشاچی در ورزشگاه هستند، سوت پایان بازی به صدا در میآید. این مردم به کجا خواهند رفت؟ معلوم است! به سمت مترو! شاید یک نفر سر جایش بنشیند و به آسمان نگاه کند. اما رفتار اکثریت همین خواهد بود.
بازار کمعمق شبیه به پیشبینی رفتار جمعیتی کوچک در ورزشگاه آزادی است. هیچکس نمیتواند بگوید این جمعیت 10 نفره قرار است چه کار کنند. هیچ سوت آغاز و پایانی وجود ندارد. شاید شب را در ورزشگاه بمانند. شاید همینالان محل را ترک کنند. در چنین بازاری تحلیل دشوار میشود.
مثلا شما ساعتها برای پیشبینی رفتار جمعیت 10 نفره وقت میگذارید و مطمئن میشوید آنها قصد دارند سه ساعت تمرین کنند. یک نفر به کنار زمین میرود و فریاد میکشد «ناهار مهمان من!» 8 نفر از گروه به سرعت به دنبال این فرد میروند و زمین را ترک میکنند. اگر سازمان بورس موفق شود اندازه بازار را بزرگتر کند، بهدقت بیشتری میشود به تحلیلها اتکا کرد.
به زبان ساده عمق بازار یعنی مقدار نقدینگی و تعداد معامله گران و سرمایه گذاران در یک بازارهای مالی
بازارهای که مارکت کپ بزرگتری دارند عمق بیشتری دارند و متحلیل در انها بیشنر جواب می دهد
مثل بازار فارکس که تقریبا از همه ی بازارها عمق بیشتری دارد
🖋محمد حسین مازندرانی